خنده کده
اگه نگین نخندین پیاز میشین می گندین
.. .. .. بسلامتی همون دختر بچه ای که از اول عمرش خودش رو با خاله بازی مادر فرض کرد. . .
نظرات شما عزیزان:
کمی کنجکاوی پشت " همین طوری پرسیدم"
قدری احساسات پشت" به من چه اصلا"
مقداری عصبانیت پشت " چه می دونم"
اندکی درد پشت "اشکالی نداره " وجود دارد...
.
.
فراموش نکنیم که اگر دلی را بردیم شکستیم ، گذشتیم و رفتیم …
روزگار حافظه خوبی دارد ، هرگز فراموش نمی کند !
.
.
ﮔﺎﻫﯽ ﻟﺐ ﻫﺎﯼ ﺧﻨﺪﺍﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﮔﺮﯾﺎﻥ “ﺩﺭﺩ” ﻣﯽ ﮐﺸﻨﺪ !
.
.
کسانی که از خود می رنجانیم مثل ساعت هایی میمانند که صبح دلسوزانه زنگ می زنند و در میان خواب و بیداری بر سرشان می کوبیم بعد می فهمیم که خیلی دیر شده !
.
.
هیچوقت حال اونی که هست رو به خاطرِ اونی که نیست نگیرید …
.
.
پدر پشت در نقاب خنده هایش را می زند و غم هایش را در جیبش می ریزد و وارد خانه می شود
پدر ناراحتی هایش را پشت روزنامه پنهان می کند
پدر در تمام آینه ها فریاد می زند : “حال من خوب است”
پدر دوستت دارم ها را با چشمانش می گوید چون عشق پدر همیشگی است
پدر ، سایبان لحظه های بارانی
چشمان پدر ، شعری است مردانه
پدر سرباز کهنه کار جبهه های روزگار
پدر برای من همیشه پدر خواهد ماند !!!
.
.
آنقدر مشغول بزرگ شدن هستیم که گاهی فراموش میکنیم پدر و مادرمان در حال پیر شدن هستند !
.
.
.
.
همیشه میشه تموم کرد فقط بعضی اوقات دیگه نمیشه دوباره شروع کرد …
مواظب همدیگه باشیم !
.
.
اکبر عبدی می گوید : یک روز سر سریال بودیم و هوا هم خیلی سرد بود ، حسین از ماشین پیاده شد بدون کاپشن !
گفتم : حسین این جوری اومدی از خونه بیرون ؟ نگفتی سرما میخوری ؟ کاپشن خوشگلت کو ؟
گفت : کاپشن قشنگی بود ، نه ؟
گفتم : آره !
گفت : من هم خیلی دوسش داشتم ولی سر راه یکی رو دیدم که اون هم دوسش داشت و هم احتیاجش داشت ولی من فقط دوسش داشتم !!!
.
.
گفت : “اگه این یکی هم دختر بشه دستاشو قطع می کنم”
خدا بهشان پسری داد که دست نداشت …
.
.
مواظب حرف هایتان باشید ، حرفها گاهی از زباله های هسته ای هم خطرناک ترند …
بعضی هایشان را در هیچ جای این کره ی خاکی نمیتوان چال کرد !
.
.
روی سنگ قبرم بنویسید : “اولین باری نَبود که مُرد”
.
.
خانه های قدیمی را دوست دارم
چایی همیشه دم است روی سماور ، توی قوری
در خانه همیشه باز است
مهمانی ها دلیل و برهان نمی خواهد
غذاها ساده و خانگی است ، بویش نیازی به هود ندارد
عطرش تا هفت خانه می رود
کسی نان خشکه ندارد ، نان برکت سفره است
مهمان ناخوانده آب خورشت را زیاد می کند
دلخوری ها مشاوره نمی خواهد
دوستی ها حساب و کتاب ندارد
سلام ها اینقدر معنا ندارد
سلام گرگی وجود ندارد
افسردگی بیماری نایابی است …
.
.
مواظب باش به کی دست میدی وگرنه همه چیتو از دست میدی !
.
.
نفس بکش !
نفس بکش !
نفس بکش لعنتی !
نفس بکش !
نفس …
دکتر سرش را تکان میدهد و پرستار هم
دکتر عرقش را پاک میکند و کوههای سبز بر صفحه ی مانیتور کویر میشوند !
“گروس عبدالملکیان”
.
.
کثیفی رو با رنگ سیاه مثال میزنن ، ولی کثیفی با سیاهی خیلی فرق داره !
پاسخ:خودم مینویسما اینا رو
عزیزم واقعا قشنگ و احساسی بود خیلی ممنون
ممنونم گلم